یک آواز

یادداشت روزانه

یک آواز

یادداشت روزانه

عسل عسل عسل

 

دیدی بالاخره اومد اون روز ؟؟؟  

 

چقدر عمق چشمان شیرینت را دوست دارم
چقدر دوست دارم و می خواهم چشمانت را ....
  

 

شاید عمر شنا کردن من توی این اقیانوس دوسال هم نشد اما برای یک عمر ازش توشه برداشتم . 

 

من زنبور عسل خوشبختی بودم که بدون اینکه تلاش کنم صاحب بهترین کندوی عسل شدم . 

 

شهد تمام اون لحظات رو با ولع نوشیدم و ازش عسلی ساختم که تا آخر عمرم توی لحظه های دردناک به سراغش میرم . 

 

برای آخرین بار خدا تورا نگهدار.

نظرات 1 + ارسال نظر
درگیر چهارشنبه 12 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:01 ق.ظ http://www.ba-man-besaz.blogfa.com

جای شکر دارد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد