یک آواز

یادداشت روزانه

یک آواز

یادداشت روزانه

روزهای شیرین

خیلی زودتر از اون که فکرش رو بکنم اون روز می رسه !  

اون روز که باز من باید بقچه ببندم و ...

چقدر عمق چشمان شیرینت را دوست دارم
چقدر دوست دارم و می خواهم چشمانت را ....
 

تا هستم و هست توی اقیانوس نفسهای داغش شنا می کنم .  

مهم نیست بعدش !