یک آواز

یادداشت روزانه

یک آواز

یادداشت روزانه

به نام من

ببین تمام من شدی اوج صدای من شدی

بت منی شکستمت وقتی خدای من شدی

ببین به یک نگاه تو تمام من خراب شد

چه کردی با سراب من که قطره قطره آب شد

به ماه بوسه می زنم به کوه تکیه می کنم

به من نگاه کن ببین به عشق تو چه می کنم

منو به دست من بکش به نام من گناه کن

اگر من اشتباهتم همیشه اشتباه کن

نگو به من گناه تو به پای من حساب نیست

که از تو آرزوی من به جز همین عذاب نیست

هنوز می پرستمت هنوز ماه من تویی

هنوز مومنم ببین تنها گناه من تویی

به ماه بوسه می زنم به کوه تکیه می کنم

به من نگاه کن ببین به عشق تو چه می کنم

به تو چه!!!


زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه؟


ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه؟


تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا؟


من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه؟


تو که مشغول مناجات و دعـــائی چه به من


من که شب تا به سحر یکسره مستم به تو چه؟


آتش دوزخ اگر قصد تو و ما بکند


تو که خشکی چه به من....من که ترهستم به تو چه؟


شعر قشنگ اصفهانی


به فدای لب لعل تو که جفتی شیکر س
به خدا بوسه تو قوتی قلب و جیگرس 
مهی من عشق تو از بهری ما درد سرس 
رخ ماه تو زیارتگهی جن و بشرس 

 من به قربون گوشائی تو که از بیخ کرس 

مزهء ماچ تو همچون گز اصفهونس 
دهنت معدن قند و عسل لنبونس 
از زور سرخی لپائی تو مثال خونس 
خم ابروئی تو باریکتر از قیطونس 


 قرص سیمائی تو پاکیزه چو قرص قمرس  

بس کی مقبولی من ازفکری توغافل نیمیشم 
به خدا من به کسی غیر تو مایل نیمیشم ! 
به وصالی تو چرا یک دفه نایل نیمیشم ؟ 
شدم از عشقی تو دیوونه و عاقل نیمیشم 

صب تا شوم فکری تو در مغز من دربدرس 

دیگه از بهری ما ای جونی دلم ناز نکن
ساز ما کوکه بیا جونی ما ناساز نکون
جفتی مرغ از بر من بیخودی پرواز نکن
 بند شلوار منا اولی شوم واز نکن 

جیگرم – آتیشی عشقت تو دلم شعله ورس 


شعر طنز با لهجه اصفهانی غزل کوچه باغی " م . گیوی"

یادگیری لهجه اصفهانی در ۳ دقیقه!!؟


۱- مضاف و موصوف همیشه «ی» میگیرد

مثال: درِ باغ ===» دری باغ گل قشنگ ===» گلی قشنگ آدم خوب ===» آدمی خُب

۲- «د» ما قبل ساکن قلب به «ت» میشود
مثال: پرید ===» پریت آرد ===» آرت

۳- واو ساکن آخر کلمه به «ب» قلب میشود
مثال: گاو ===» گاب

۴- اصولاً در هر کجا که فتحه قشنگ باشد کسره بکار میرود و هر کجا که کسره کلمه را زیبا میکند فتحه بکار میرود
مثال بری فتحه: اَز===» اِز قفَس ===» قفِس اَزَش ===» اِزِش بِِزَن ===» بِِزِن
مثال بری کسره: اِمروز===» اَمروز جمعِه===» جمعَه سِفید===» سَفید حِیفِ===» حَیفس فِشار===» فَشار

۵- صدی « اُ » هیچ جیگاهی نداشته و به «او» تبدیل میشود.
مثال: شما===» شوما کجا===» کوجا چادر===» چادور

۶- حرف «و» در قالب حرف ربطی به به «آ» تبدیل میشود
مثال: من و تو و حسن ===» منا تو آ حسن

۷- اصولا خود « آ » به عنوان یک حرف ربط به کار میرود
مثال: من هسم، آ بابامم هسن
در ضمن حرف « آ » به معنی «به علاوه» هم به کار میرود
مثال: ۵+۴+۳ ===» ۵ آ ۴ آ ۳

۸- حرف « ه » در لهجه اصفهانی به نوعی نابود شده
مثال: بچه ها ===» بِچا گربه ها ===» گربا میجهد===» می جِد
ه در آخر افعال به «د» ساکن بدل میشود.
بره===» برد بشه===» بشد
«ه» به ی تبدیل میشود.
بهتر===» بیتِرِس سر راهی===» سری ریس گربه===» گربیه
«ه» به «ش» تبدیل میشود.
بهش میگم ===» بشش میگم
«ه» به «و» بدل میشود.
ما هم می ییم ===» ما وَم مییم
نکته: به غیر اول شخص مفرد حروف «خوا» به «خ» تبدیل میشود
میخوی ===» می خَی

۹- در برخی افعال حرف «ی» به «اوی» تبدیل میشود
میشنوی===» میشنُوی میگی ===» میگوی

۱۰- اگر حرف اول کلمه «ب» یا «ن» باشد و حرف سوم «ی» یک «ی» بعد از «ب» یا «ن» اضافه میشود
بگیر===» بیگیر بشین ===» بیشین بریز ===» بیریز ببین ===» بیبین