یک آواز

یادداشت روزانه

یک آواز

یادداشت روزانه

دور

گاهی تبدیل به یه جنایتکار می شی که قتل کرده اما زندونی قربانیش شده !

میای فاصله ها رو بکشی اما اونا از پشت میله های زندانت بهت نیشخند می زنن ...

انگار این همه دوری رو دست کم گرفته بودی !

و این تویی که به چوبه دار نزدیک میشی !

کله سحر به چرت و پرت افتادم و چه بیهوده ... دور ... دور ...

نظرات 3 + ارسال نظر
سکوت دیوار چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:18 ق.ظ http://www.wall.blogsky.com

سلام
می بینی چه راحت این همه دوری رو دست کم گرفت...
راحت مثله خوردن یه سیب...اما نگاه نکرد که شاید سیبش
کرم خورده باشد...
در دله وبلاگم جا گرفتید...

گنجشکک اشی مشی پنج‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:05 ب.ظ http://www.ommidvar.blogfa.com

دورود /

دن دن دین دینگ .... پونگ ... ( این موزیک متن دلهره آوره مثلا)

ملیحه قاطی میکند دم صبحیه ...

ای آنکسانیکه از چوبه های دار شورتهای خیستان را آویزان

نموده اید .... اینجا آخر خطه جون خودتون ...

( اینم نریشن واسه تیزر تبلیغاتیت )

حالا بازم هر جا نشستی بگو این امید خیرش به کسی نرسیده !!!

وقت خوش ./././././././././.

رضا ... ترلان جمعه 17 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 12:33 ق.ظ http://www.tarlan.blogfa.com

سلام ملیحه

خوب شد امید یه پست زد ... ما لااقل اونجا پیدات کردیم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد