۱ـ تردید من و تو جنگ تنهایی با یک آواز بود ...
۲- از حافظ عزیزم : ( بیاد گذشته ها )
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند ( البته فقط خواجه حافظ بی خبر مونده ! )
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند ...
یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود ...
یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود ...
و یک آرزو:
آن حریفی که شب و روز می صاف کشد
بود آیا که کند یاد ز درد آشامی ؟؟؟